هوش مصنوعی در حال نابود كردن دانشگاه و فرآیند یادگیری آموزش عالی قربانی سودجویی شرکت های هوش مصنوعی گروه هوش مصنوعی: دانشجویان از هوش مصنوعی برای نوشتن مقالات استفاده می نمایند، اساتید از هوش مصنوعی برای نمره دهی به آنها استفاده می نمایند، مدرک ها بی مدلول می شوند و شرکت های فناوری ثروت کسب می کنند. به مرگ آموزش عالی خوش آمدید. به گزارش گروه هوش مصنوعی به نقل از ایسنا، رونالد پورسر استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در مقاله ای در مجله Current Affairs در مورد هوش مصنوعی مولد هشدار داده است که این پدیده نه تنها به ابزاری برای تقلب دانشجویی تبدیل گشته بلکه کل ساختار آموزش عالی را بلعیده است. او می نویسد: من پیش از این فکر می کردم که هیاهوی پیرامون هوش مصنوعی فقط در حد هیاهو است. وقتی چت جی پی تی آغاز به کار کرد در مورد آن تردیدهایی داشتم. هیاهوی رسانه ای، اعلامیه های نفس گیر از یک دوره جدید، همه چیز آشنا به نظر می رسید. من فکر می کردم که مانند هر مد فناوری پیش از آن، از بین خواهد رفت اما اشتباه می کردم. البته نه به آن شکلی که امکان دارد فکر کنید. به نقل از کورنت افرز، در ادامه این مقاله آمده است: ابتدا ترس و واهمه به بازار آمد. جلسات هیأت علمی از درگیر ترس شد که حالا چطور سرقت ادبی را تشخیص خواهیم داد؟ آیا این پایانی بر مقالات دانشگاهی است؟ آیا باید به دفترچه امتحانات تشریحی و امتحانات با مراقب برگردیم؟ همکاران دانشکده بازرگانی من ناگهان طوری رفتار کردند که انگار تقلب تازه اختراع شده است. سپس، تقریباً یک شبه، نگرانی به ذوق تبدیل شد. همان اساتیدی که پیش بینی نابودی دانشگاهی را می کردند، حال با هیجان خودرا به عنوان «مربیان آماده برای هوش مصنوعی» معرفی می کردند. در سرتاسر دانشگاه، کارگاه هایی مانند «ایجاد مهارت ها و دانش هوش مصنوعی در کلاس درس» و «مبانی سواد هوش مصنوعی» مانند قارچ بعد از باران از زمین سر بر آوردند. وحشت اولیه در مورد سرقت ادبی جای خودرا به پذیرش تسلیم گرایانه داد: اگر نمی توانید آنها را شکست دهید، به آنها بپیوندید. این تغییر چهره منحصر به دانشگاه من نبود. سیستم دانشگاه ایالتی کالیفرنیا (CSU)، بزرگترین سیستم دانشگاه دولتی آمریکا با ۲۳ دانشگاه و نزدیک به نیم میلیون دانشجو با تمام قوا وارد عمل شد و همکاری ۱۷ میلیون دلاری با شرکت هوش مصنوعی اوپن ای آی را اعلام نمود. سیستم دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به نخستین سیستم دانشگاهی «قدرتمند با هوش مصنوعی» کشور تبدیل شد و ChatGPT Edu نسخه ای با برند دانشگاه که برای موسسات آموزشی طراحی شده است را به شکل رایگان به هر دانشجو و کارمند ارایه داد. در بیانیه های مطبوعاتی، از «ابزارهای یادگیری شخصی سازی شده و متمرکز بر آینده» و آماده سازی دانشجویان برای «اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی» سخن گفته شد. زمان بندی این اتفاق، سورئال بود. دانشگاه ایالتی کالیفرنیا (CSU) درست همزمان با پیشنهاد کاهش ۳۷۵ میلیون دلار از بودجه خود، از ژست بزرگ فناوری خود رونمایی نمود. در صورتیکه مدیران، طرح ابتکاری هوش مصنوعی خودرا رونمایی می کردند، همزمان درحال کاهش موقعیت های هیأت علمی، کل برنامه های دانشگاهی و خدمات دانشجویی هم بودند. در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، دو بار در عرض یک سال، اطلاعیه های اخراج عمومی صادر شد که بخشهایی مانند مطالعات عمومی و زبان های مدرن را تحت تاثیر قرار داد. دانشگاه ایالتی سونوما، که محل تحصیل من بود، با کسری بودجه ۲۴ میلیون دلاری رو به رو شد و اعلام نمود که در نظر دارد ۲۳ برنامه دانشگاهی همچون فلسفه، اقتصاد و فیزیک را حذف کند و بیشتر از ۱۳۰ موقعیت هیأت علمی، یعنی بیشتر از یک چهارم کادر آموزشی خودرا تعدیل کند. در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، دفتر رییس دانشگاه رسما انجمن هیأت علمی کالیفرنیا (CFA) را از اخراج های احتمالی باخبر کرد. اطلاعیه ای که موجب ایجاد شوک در دانشگاه شد، چونکه اعضاء هیأت علمی تلاش کردند کاهش بودجه را با اشتیاق دولت به هوش مصنوعی تطبیق دهند. طنز ماجرا را نمی توان نادیده گرفت: در همان ماهی که اتحادیه ما تهدید به اخراج دریافت کرد، مبلغان آموزشی اوپن ای آی در کتابخانه دانشگاه برای جذب اعضاء هیأت علمی به سوی آموزش خودکار، فعالیت خودرا آغاز کردند. دانشگاه ایالتی کالیفرنیا (CSU) در آموزش سرمایه گذاری نمی کند بلکه آنرا برون سپاری می کند و برای یک چت بات که خیلی از دانشجویان از قبل به شکل رایگان از آن استفاده می کردند، قیمت های بالایی می پردازد.آموزش انتقادی به حراج گذاشته شد آموزش عمومی دهه هاست که به حراج گذاشته شده است. هنری ژیرو، نظریه پرداز فرهنگی، از نخستین کسانی بود که مشاهده کرد چطور دانشگاه های دولتی به عنوان تغذیه کننده های حرفه ای برای بازارهای خصوصی بازسازی می شوند. حال بخش های دانشگاهی باید خودرا با زبان درآمد، «دستاوردها» و «نتایج یادگیری» توجیه کنند. همکاری جدید دانشگاه ایالتی کالیفرنیا با اوپن ای آی آخرین چرخش این پیچ است. دیگران هم همین روند را دنبال کرده اند. شیلا اسلاتر و گری رودز آنرا سرمایه داری دانشگاهی نامیدند: دانش به عنوان کالا و دانشجویان به عنوان مصرف کننده. کریستوفر نیوفیلد در کتاب «Unmaking the Public University» نشان داد که چطور خصوصی سازی در واقع دانشگاه های دولتی را فقیر می کند و آنها را به پوسته هایی از خودشان مبدل می کند که با بدهی تأمین مالی می شوند. بنجامین گینزبرگ ظهور «محوطه تماما اداری» را تشریح کرد، جایی که لایه های مدیریتی و فساد اداری حتی با کاهش اعضاء هیأت علمی هم افزایش پیدا کرد. و مارتا نوسباوم اخطار داد که وقتی علوم انسانی در یک دموکراسی به عنوان چیزهای بی ارزش تلقی شوند، چه چیزی از دست می رود. این دو با هم دانشگاهی را توصیف می کنند که دیگر نمی پرسد آموزش برای چیست، بلکه فقط می پرسد چه چیزی می تواند به دست آورد. سیستم دانشگاه ایالتی کالیفرنیا حال فصل بعدی آن داستان را نوشته است. مدیران در برخورد با کسری بودجه و کاهش نام نویسی، شعار نوآوری هوش مصنوعی را چنان پذیرفتند که گویی رستگاری است. وقتی میلدرد گارسیا، رییس دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، همکاری ۱۷ میلیون دلاری با اوپن ای آی را اعلام کرد، بیانیه مطبوعاتی نوید یک «ابتکار عمل خیلی مشارکتی دولتی-خصوصی» را داد که «تجربه آموزشی دانشجویان را ارتقا می دهد» و «اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی کالیفرنیا را به پیش می برد». این بیانیه مطبوعاتی مانند یک بیانیه مطبوعاتی است که چت جی پی تی می توانست بنویسد.در همین حال، در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، تمام برنامه های تحصیلات تکمیلی اختصاص داده شده به تحقیقات انتقادی همچون مطالعات زنان و جنسیت و انسان شناسی، به سبب کمبود بودجه به حالت تعلیق درآمدند. اما جای نگرانی نیست: همه مجوز ChatGPT Edu رایگان دریافت کردند! پروفسور مارتا کنی، رییس دپارتمان مطالعات زنان و جنسیت و محقق اصلی کمک هزینه بنیاد ملی علوم که تأثیرات عدالت اجتماعی هوش مصنوعی را بررسی می کند، این تناقض را از نزدیک مشاهده کرد. اندکی بعد از اعلام دانشگاه کالیفرنیا، او به همراه استاد انسان شناسی مارتا لینکلن، سرمقاله ای در سانفرانسیسکو کرونیکل نوشت و اخطار داد که این ابتکار جدید خطر فریب دادن دانشجویان و تضعیف تفکر انتقادی را به همراه دارد. کنی نوشت: ما باید سوالات انتقادی در مورد آن چه هوش مصنوعی با آموزش، کار و دموکراسی انجام می دهد، بپرسیم. سئوالاتی که دپارتمان من به صورت منحصر به فردی صلاحیت بررسی آنها را دارد. طنز ماجرا از این هم تلخ تر بود: بودجه برنامه هایی که به بهترین شکل ممکن برای مطالعه ی دستاوردهای اجتماعی و اخلاقی هوش مصنوعی تجهیز شده بودند، قطع می شد، در صورتیکه دانشگاه استفاده از محصولات اوپن ای آی را در سرتاسر محوطه ی دانشگاه ترویج می داد. در داخل موسسه، اصطلاحات شرکتی از راه یادداشت های اداری و ایمیل های تحقیرآمیز به گوش می رسد. مدیران تحت پوشش «پایداری مالی» که روشی دوستانه تری برای گفتن «کاهش ها» است، چاقوهای جراحی خودرا تیز می کنند تا دانشگاه را بر اساس معیارهای راندمان به جای اهداف آموزشی، بازسازی کنند.تکنوپولی (سلطه فناوری) به دانشگاه می آید وقتی همکارانم در دانشکده بازرگانی اصرار دارند که چت جی پی تی فقط یک ابزار دیگر در جعبه ابزار است، وسوسه می شوم به آنها یادآوری کنم که فیسبوک زمانی فقط راهی برای ارتباط با دوستان بود. اما بین ابزارها و فناوری ها تفاوت وجود دارد. ابزارها به ما کمک می کنند تا وظایف را انجام دهیم؛ فناوری ها محیط هایی را که در آنها فکر، کار و ارتباط برقرار می نماییم، تغییر شکل می دهند. همانطور که فیلسوف پیتر هرشاک می گوید، ما فقط از فناوری ها استفاده نمی کنیم؛ ما در آنها مشارکت داریم. با ابزارها، ما عاملیت را حفظ می نماییم و می توانیم انتخاب نماییم که چه زمانی و چطور از آنها استفاده نماییم. با فناوری ها، انتخاب ظریف تر است: آنها خود شرایط انتخاب را بازسازی می کنند. یک قلم، ارتباطات را بدون تعریف مجدد آن گسترش می دهد؛ رسانه های اجتماعی آن چه را که ما از حریم خصوصی، دوستی و حتی حقیقت می خواهیم، دگرگون می کنند. نیل پستمن، نظریه پرداز رسانه، اخطار داد که سلطه فناوری زمانی ایجاد می شود که جوامع قضاوت را تسلیم الزامات فناوری می کنند. زمانیکه کارآیی و نوآوری به خودی خود به کالاهای اخلاقی تبدیل می شوند. هنگامی که معیارهایی مانند سرعت و بهینه سازی جایگزین تأمل و گفتگو می شوند، آموزش به لجستیک تبدیل می شود: نمره دهی خودکار می شود، مقاله ها در عرض چند ثانیه تولید می شوند. دانش به داده تبدیل می شود؛ آموزش به ارایه تبدیل می شود. آن چه ناپدید می شود، ظرفیتهای پرارزش انسانی همچون کنجکاوی، تشخیص و حضور است. نتیجه هوش افزوده نیست، بلکه یادگیری شبیه سازی شده است. لانگدون وینر، نظریه پرداز سیاسی، زمانی پرسید که آیا مصنوعات می توانند سیاست داشته باشند. آنها می توانند و سیستم های هوش مصنوعی هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها فرضیاتی را در مورد آن چه هوش شمرده می شود و کار چه کسی پرارزش است، رمزگذاری می کنند. هرچه بیشتر به الگوریتم ها تکیه نماییم، ارزش های آنها را بیشتر نرمال سازی می نماییم. امروزه در کلاس های درس، تکنوپولی درحال رونق گرفتن است. دانشگاه ها به عنوان مراکز تحقق راحتی شناختی بازسازی می شوند. به دانشجویان آموزش داده نمی شود که عمیق تر فکر کنند، بلکه آموزش داده می شود که مؤثرتر عمل کنند. ما درحال صادرات خودِ کار تدریس و یادگیری هستیم. آموزش انتقادی منسوخ شده است؛ ترفندهای راندمان جایگزین شده اند. آن چه به عنوان نوآوری فروخته می شود، در واقع تسلیم شدن است. همانطور که دانشگاه ماموریت آموزشی خودرا با «ادغام هوش مصنوعی و فناوری» معامله می کند، نه تنها خطر بی ربط بودن را به جان می خرد بلکه خطر بی روح شدن مکانیکی را هم به جان می خرد.مجموعه فناوری تقلب-هوش مصنوعی پیش از ورود هوش مصنوعی، من با همکارانم در مورد سرقت ادبی شوخی می کردم و می گفتم کاش یک اپ هوش مصنوعی وجود داشت که بتواند برایمان این مقاله های سرقتی آنها را نمره دهی کند. نیمه شوخی، نیمه جدی. دانشجوها همیشه راه هایی برای تقلب پیدا کرده اند از نوشتن جواب ها روی کف دست شان گرفته تا استخدام نویسندهٔ سایه اما چت جی پی تی این مورد را به مرحله ای کاملا جدید برد. ناگهان آنها به یک دستیار نوشتاری دسترسی داشتند که نه می خوابید، نه پول می گرفت و نه هیچ گاه «نه» می گفت. دانشگاه ها برای رویارویی با این مورد با شناسگرهای هوش مصنوعی به تکاپو افتادند با وجود نرخ بالای مثبت کاذب، سوگیری های مستند ضد دانشجویانی که انگلیسی زبان اول آنها نیست و سیاه پوستان، و مسخره بودن جنگیدن با روبات ها توسط روبات ها. دانشگاه ها با شرکت های هوش مصنوعی شریک می شوند؛ دانشجوها از هوش مصنوعی برای تقلب استفاده می کنند؛ مدارس از تقلب وحشت می کنند و سپس با شرکت های بیشتری برای شناسایی تقلب همکاری می کنند. این ملاقات سرمایه داری نظارتی با سوءعملکرد نهادی است، با دانشجویانی که در یک مسابقهٔ تسلیحاتی گرفتار شده اند که هیچ گاه نخواستند در آن شرکت نمایند. چونگین «روی» لی به عنوان دانشجوی سال اول دانشگاه کلمبیا با جاه طلبی وارد شد و یک تب اوپن ای آی همیشه در سیستم او باز بود. طبق اعتراف خودش، او تقریباً در هر تکلیفی تقلب می کرد. او به مجله نیویورک اظهار داشت: من فقط سوال را در چت جی پی تی وارد می کردمم و هر ارایه می کرد را تحویل می دادم. هوش مصنوعی ۸۰ درصد از هر مقاله ای را که تحویل می دادم، می نوشت. وقتی از او پرسیده شد که چرا اصلا زحمت درخواست دادن برای یک دانشگاه آیوی لیگ را به خود داده است، لی به طرز خلع سلاح کننده ای صادق بود: برای پیدا کردن یک همسر و یک شریک استارتاپی. نخستین سرمایه گذاری لی یک برنامه هوش مصنوعی به نام Interview Coder بود که برای تقلب در مصاحبه های شغلی آمازون طراحی شده بود. او از خودش درحال استفاده از آن فیلم گرفت؛ پست ویدیویی او همه گیر شد. دانشگاه کلمبیا او را به سبب «تبلیغ یک ابزار تقلب» به حالت تعلیق درآورد. اتفاقا، این درست زمانی صورت گرفت که دانشگاه مانند دانشگاه ایالتی کالیفرنیا از همکاری با اوپن ای ای، همان شرکتی که نرم افزاری را که لی برای تقلب در دروس خود استفاده می کرد، پشتیبانی می کرد، آگاهی داد. لی بدون هیچ نگرانی، جلسه رسیدگی انضباطی خودرا به شکل آنلاین منتشر نمود و دنبال کنندگان بیشتری به دست آورد. او و شریک تجاری اش، نیل شانموگان، استدلال کردند که اپلیکیشن آنها هیچ قانونی را نقض نکرده است. شانموگان به خبرگزاری ها اظهار داشت: من در کلاس های دانشگاه کلمبیا حتی یک چیز هم یاد نگرفتم. و فکر می کنم این مورد در مورد اغلب دوستانم هم صدق می کند. بعد از تعلیقشان، این دو نفر ترک تحصیل کردند، ۵.۳ میلیون دلار بودجه اولیه جمع آوری کردند و به سانفرانسیسکو نقل مکان کردند. شرکت جدیدشان؟ Cluely بود ماموریتش: ما می خواهیم در همه چیز تقلب نماییم. برای مساعدت با شما در تقلب هوشمندانه تر. شعارش: ما Cluely را ساختیم تا دیگر هیچ گاه مجبور نباشید به تنهایی فکر کنید. Cluely هدفش را پنهان نمی کند؛ بلکه آنرا به رخ می کشد. بعضی از مؤسسات بسادگی تسلیم شده اند. دانشگاه ایالتی اوهایو اعلام نمود که استفاده از هوش مصنوعی دیگر به عنوان نقض صداقت تحصیلی محسوب نمی شود. نیویورک تایمز در مورد الا استیپلتون، دانشجوی سال آخر دانشگاه نورث ایسترن، گزارش داد که فهمیده استاد بازرگانی اش بی سروصدا از چت جی پی تی برای تولید اسلایدهای سخنرانی بهره برده است در صورتیکه برنامه درسی صراحتا دانشجویان را از انجام این کار منع کرده بود. او که خشمگین شده بود، شکایتی را تنظیم کرد و خواهان بازپرداخت ۸۰۰۰ دلار، سهم خود از شهریه آن ترم، شد. دکتر ریک آروود، استاد، اعتراف کرد که از چت جی پی تی برای اسلایدهایش بهره برده تا «به آنها ظاهری تازه بدهد». همه این تظاهرها، یک شوخی قدیمی شوروی را به ذهن متبادر می کند: آنها وانمود می کنند که به ما پول می دهند و ما وانمود می نماییم که کار می نماییم. در این مورد اساتید می گویند که آنها وانمود می کنند که از ما حمایت می کنند و ما وانمود می نماییم که آموزش می دهیم. و دانشجویان پاسخ می دهند: آنها وانمود می کنند که ما را آموزش می دهند و ما وانمود می نماییم که یاد می گیریم.از مشاغل مزخرف تا مدارک مزخرف دیوید گریبر، انسان شناس، در مورد ظهور «مشاغل مزخرف» نوشته است که کارهایی هستند که نه بر مبنای لزوم یا معنا، بلکه بر مبنای اینرسی نهادی پشتیبانی می شوند. دانشگاه ها حال در معرض خطر ایجاد دوقلوی دانشگاهی خود هستند: مدارک مزخرف. هوش مصنوعی تهدید می کند که هنر فعالیت بی مفهوم را حرفه ای کند و شکاف بین مأموریت عمومی آموزش و روال های توخالی آنرا گسترش دهد. دانشگاه ها پیش از این در این چرخه گرفتار شده اند: دانشجویانی که کارهایی را انجام می دهند که می دانند پوچ است، اساتیدی که کارهایی را نمره می دهند که شک دارند خود دانشجویان نوشته باشند، و مدیرانی که «نوآوری ها» را جشن می گیرند در صورتیکه همهٔ می دانند این نوآوری ها درحال نابود کردن آموزش اند. تفاوت این وضعیت با «شغل های پوشالی» در دنیای شرکتی این است که دانشجویان باید برای امتیاز شرکت در این نمایشِ آموزشِ صوری، پول هم بپردازند. اگر چت جی پی تی بتواند مقالات دانشجویی را تولید نماید، تکالیف را کامل کند و حتی بازخورد بدهد، بخش اعظم «معامله آموزشی» چه می شود؟ ما در خطر ایجاد سیستمی هستیم که در آن: دانشجویان شهریه می پردازند برای مدارکی که از راه یادگیری واقعی کسب نکرده اند اساتید به کارهایی نمره می دهند که می دانند توسط خود دانشجویان تولید نشده اند مدیران «افزایش کارایی» را جشن می گیرند در صورتیکه این در واقع کاهش یادگیری است کارفرمایان فارغ التحصیلانی را دریافت می کنند که مدارکشان چیزی دربارهٔ شایستگی واقعی شان نمی گوید پیام واضح است. بگذارید چت جی پی تی کلاس شما را باردیگر طراحی کند. بگذارید چت جی پی تی به شما بگوید چطور دانش آموزان خودرا ارزیابی کنید. بگذارید چت جی پی تی به دانش آموزان بگوید چطور از چت جی پی تی استفاده نمایند. بگذارید چت جی پی تی مشکل آموزش انسانی را حل کند. سیا راج پوروهیت، یکی از کارکنان اوپن ای آی چیزی را که نقطه عطف شخصی می نامید، به اشتراک گذاشته است: لحظه ای بود که من و چت جی پی تی با هم دوست شدیم. من روی یک پروژه کار می کردم و گفتم: هی، یادت هست ماه گذشته آن چیز را برای مدیرم ساختیم؟ و آن اظهار داشت: بله، سیا، یادم هست. آن لحظه خیلی قدرتمندی بود. احساس می کردم دوستی است که داستان من را به یاد می آورد و به من کمک می نماید تا یک کارمند بهتر باشم. یکی از اعضاء هیأت علمی حرفش را قطع کرد. ببخشید... این یک ابزار است، درست است؟ منظورتان این است که یک ابزار مقرر است دوست باشد؟ سیا حرفش را عوض کرد: خب، این حکایتی است که گاهی به اعضاء هیأت علمی کمک می نماید. مسئله فقط این است که چقدر از زمینه ها را به خاطر می سپارد. استاد پافشاری کرد: پس ما دانشجویان را تشویق می نماییم که با آن رابطه داشته باشند؟ سیا با داده های نظرسنجی، که شعار هر مبلغ خوب فناوری آموزشی است، پاسخ داد: بر اساس نظرسنجی که ما انجام می دهیم، خیلی از دانشجویان همین هم اکنون هم این کار را می کنند. آنها آنرا به عنوان یک مربی، راهنما، راهنمای شغلی می بینند. این به خودشان بستگی دارد که چه نوع رابطه ای می خواهند. به دنیای جدید و شجاعانه ی پیوند ماشینی فرااجتماعی خوش آمدید که توسط مرکز تعالی تدریس دانشگاه حمایت می شود. لحظه ای پوچ اما آموزنده بود؛ دانشگاه در مقابل آموزش مزخرف مقاومت نمی کرد، بلکه آنرا به کار می گرفت. آموزش در بهترین حالت خود کنجکاوی و تفکر انتقادی را برمی انگیزد. «آموزش مزخرف» برعکس عمل می کند: مردم را طوری تربیت می کند که بی معنایی را تحمل کنند، خودکار شدن تفکر خودرا بپذیرند، و برای مدارک تحصیلی بیشتر از شایستگی ارزش قائل شوند. اگر چت جی پی تی می تواند مقاله بنویسد، در امتحانات عالی رتبه بگیرد و معلم خصوصی بگیرد، دانشگاه دقیقا چه چیزی می فروشد؟ چرا ده ها هزار دلار برای تجربه ای که به صورت رو به ازدیادی خودکار می شود، بپردازید؟ چرا زندگی خودرا وقف تدریس کنید؟ چرا اساتید دائمی را که نقششان عجیب، قرون وسطایی و زائد به نظر می آید، حفظ کنید؟ اصلا چرا دانشگاه ها وجود دارند؟ دانشجویان و والدین مطمئنا متوجه این پوسیدگی شده اند. نرخ ثبت نام و حفظ دانشجو، خصوصاً در سیستم های دولتی درحال کاهش است. دانشجویان به درستی استدلال می کنند که پذیرفتن بدهی های کمرشکن برای مدرک هایی که امکان دارد بزودی منسوخ شوند، منطقی نیست. کسانیکه دهه ها صرف تقویت مهارت خود کرده اند، حال شاهدند که کار زندگی شان به راه اندازی یک چت بات کاهش پیدا کرده است. جای تعجب نیست که خیلی از آنها مزایای بازنشستگی را بین ساعات اداری محاسبه می کنند.بگذارید هوش مصنوعی را به کار گیرند من در وبینار آموزشی اوپن ای آی با عنوان «نوشتن در عصر هوش مصنوعی» شرکت کردم. این رویداد توسط سیا راج پوروهیت از اوپن ای آی انجام شد که ماه ها قبل در محوطه دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو دیده بودم. او پیش از معرفی جی دیکسیت، استاد سابق زبان انگلیسی دانشگاه ییل که به مبلغ هوش مصنوعی تبدیل گشته و الان رییس انجمن نویسندگان اوپن ای آی است، سخنان خودرا با ستایش فراوان از مربیانی که «با همدلی و کنجکاوی با لحظه روبرو می شوند» شروع کرد. وبسایت شخصی دیکسیت مانند فهرستی استادانه از فتوحات چت جی پی تی است. در اینجا دیکسیت، محصول یک آموزش عالی ۸۰ هزار دلاری در سال در دانشگاه ییل، برای اساتید دانشگاه های دولتی مانند دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو سخنرانی می کرد که چطور دانشجویان طبقه کارگر باید چت جی پی تی را قبول کنند. در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، ۶۰ درصد از دانشجویان، دانشجویان نسل اول دانشگاه هستند؛ خیلی از آنها چندین شغل دارند یا از خانواده های مهاجری هستند که در آنها آموزش، تنها شانس خانواده برای پیشرفت است. اینها دانشجویانی نیستند که بتوانند آینده تحصیلی خودرا آزمایش نمایند. او سفارش کرد که اساتید نباید استفاده دانشجویان از چت جی پی تی را کنترل کنند، بلکه باید آنها را تشویق کنند تا «اخلاق هوش مصنوعی شخصی» خودرا بسازند. من سوالم را این گونه مطرح کردم: چطور می توانیم انتظار داشته باشیم که به دانشجویان انگیزه بدهیم وقتی هوش مصنوعی می تواند به سادگی مقاله های آنها را تولید کند؟ به ویژه وقتی کمک های مالی، بورسیه ها و ویزاهای آنها همگی به معدل بستگی دارند؟ وقتی آموزش به یک پروسه مرتب سازی تراکنشی و پرخطر برای یک بازار کار فوق العاده رقابتی تبدیل گشته است، چطور می توانیم انتظار داشته باشیم که آنها از هوش مصنوعی برای انجام کار خود استفاده نکنند؟ این متن هیچ گاه با صدای بلند خوانده نشد. سیا از آن صرف نظر کرد و سئوالاتی را ترجیح داد که امکان تشویق اخلاقی نرم را فراهم می کرد.دانشجویان طبقه کارگر از درون فریبکاری ها باخبرند آن چه تبلیغ شرکتی دیکسیت کاملا از آن غافل بود این است که خود دانشجویان رهبری مقاومت را بر عهده دارند. در صورتیکه تیترهای خبری بر تقلب گسترده هوش مصنوعی متمرکز هستند، داستان متفاوتی در کلاس های درس درحال ظهور است که در آن اساتید واقعاً به دانشجویان خود گوش می دهند. در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، پروفسور مارتا کنی، که ریاست بخش مطالعات زنان و جنسیت را بر عهده داشت، آن چه را که بعد از اعلام همکاری دانشگاه و اوپن ای آی در کلاس علمی خود اتفاق افتاد، توصیف کرد. کنی به من گفت، دانشجویانش «به درستی شک داشتند که استفاده منظم از هوش مصنوعی مولد در کلاس درس، آنها را از آموزشی که برای آن هزینه سنگینی پرداخت می کنند، محروم کند». اغلب آنها تا پایان ترم ChatGPT Edu را باز نکرده بودند. همکار او، مارتا لینکلن، که انسان شناسی تدریس می کند، شاهد همین شک و تردید بود. اینها دانشجویان ممتاز آیوی لیگ نبودند که به دنبال میانبر باشند. اینها دانشجویان نسل اول دانشگاه بودند، خیلی از آنها از گروههای به حاشیه رانده شده تاریخی، که چیزی را می فهمیدند که ظاهرا مدیران نمی دانستند: از آنها خواسته می شد برای یک محصول ارزان تر، قیمت های بالایی بپردازند. کنی توضیح داد که چت جی پی تی یک فناوری آموزشی نیست. برای آموزش طراحی یا بهینه نشده است. علی کاشانی، مدرس دپارتمان علوم سیاسی و عضو کمیته مقاله نویسی جمعی اتحادیه اعضاء هیأت علمی در رابطه با هوش مصنوعی، نگرانی مشابهی را بیان کرد. دانشگاه ایالتی کالیفرنیا بدون انجام هیچ پژوهش درستی در رابطه با اثرات آن، هوش مصنوعی را بر اساتید و دانشجویان تحمیل کرد. دانشجویان نسل اول و دانشجویان محروم، تجربه جنبه منفی هوش مصنوعی را خواهند داشت. دانشجویان به عنوان خوکچه های آزمایشگاهی در لابراتوار هوش مصنوعی استفاده می شوند. این عبارت یعنی خوکچه های آزمایشگاهی بازتاب هشدار کنی و لینکلن در مقاله آنهاست که نوشتند: معرفی هوش مصنوعی در آموزش عالی اساسا یک آزمایش بدون مقررات است. چرا دانشجویان ما باید خوکچه های آزمایشگاهی باشند؟ برای کاشانی و دیگران، سوال این نیست که آیا آموزگاران طرفدار یا مخالف فناوری هستند؛ بلکه این است که چه کسی آنرا کنترل می کند و با چه هدفی. هوش مصنوعی آموزش را دموکراتیک نمی کند؛ بلکه آنرا خودکار می سازد. دکتر صفیه نوبل نویسنده کتاب «الگوریتم های ظلم» از اساتید خواست تا شفافیت در رابطه با نحوه ذخیره داده ها، بهره کشی نیروی کار پشت سیستم های هوش مصنوعی و صدمه های زیست محیطی که سیستم دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در آن سهیم است را مطالبه کنند. مقاومت فراتر از کالیفرنیا درحال گسترش است. اساتید دانشگاه های هلند نامهٔ سرگشاده ای صادر کرده اند و خواهان توقف موقت استفاده از هوش مصنوعی در محیط های دانشگاهی شده اند و هشدار داده اند که استفاده از آن «تفکر انتقادی را مهارت زدایی می کند» و دانشجویان را به اپراتورهای ماشین مبدل می کند. کنی توضیح داد: خیلی از دانشجویان رشته زنان و مطالعات جنسیتی به دلیلهای ابزارگرایانه مدرک نمی گیرند. آنها آنجا هستند چون می خواهند تفکر انتقادی داشته باشند و شهروندان فعال سیاسی باشند. این دانشجویان چیزی را می فهمند که مدیران و مبلغین فناوری نمی فهمند: آنها برای خودکار سازی پول نمی دهند. آنها برای راهنمایی، گفتگو و روابط فکری که نمی توان به یک چت بات واگذار کرد، پول می دهند.استعمار جدید هوش مصنوعی روح آموزش عمومی در خطر است. وقتی بزرگترین سیستم دانشگاه دولتی به یک چت بات هوش مصنوعی از شرکتی مجوز می دهد که روزنامه نگاران را در فهرست سیاه قرار می دهد، از کارگران داده در جنوب جهان سوءاستفاده می کند، قدرت ژئوپلیتیکی و انرژی را در مقیاسی بی سابقه جمع آوری می کند و خودرا به عنوان یک متولی غیرمنتخب سرنوشت بشر قرار می دهد، به ماموریت خود به عنوان دانشگاه مردم که ریشه در آرمان های دموکراتیک و عدالت اجتماعی دارد، خیانت می کند. اوپن ای آی یک شریک نیست بلکه یک امپراتوری است. من این روند را از دو دیدگاه تماشا کرده ام: به عنوان یک استاد که آنرا تجربه می کند، و به عنوان یک دانشجوی نسل اول که زمانی باور داشت دانشگاه مکانی مقدس برای یادگیری است. در دهه ۱۹۸۰، من در دانشگاه سونوما ایالت کالیفرنیا تحصیل می کردم. دانشگاه شهریه ای دریافت نمی کرد و فقط یک هزینه ثبت نام ناچیز به مبلغ ۶۷۰ دلار در سال داشت. اقتصاد در رکود بود، اما من تقریباً متوجه نشدم. من از قبل ورشکسته بودم. اگر به چند دلار نیاز داشتم، صفحه های گرامافونم را در فروشگاه صفحات موسیقی دست دوم می فروختم. من به دانشگاه نمی رفتم «به خاطر این که» شغل پیدا کنم. من رفتم تا کشف کنم، به چالش کشیده شوم و بفهمم چه چیزی اهمیت دارد. ۶ سال طول کشید با مدرک روانشناسی فارغ التحصیل شوم و این ۶ سال از با ارزش ترین و جستجوگرانه ترین سالهای زندگی من بود. چنین نوعی از آموزش یعنی باز، مقرون بصرفه و معناجو زمانی در دانشگاه های دولتی شکوفا بود. اما حال تقریباً منقرض شده است. این نوع آموزش «قابل توسعه» نیست. در طرح استراتژیک جای نمی گیرد. و قابل محاسبه نیست و به این علت است که هوش مصنوعی می خواهد آنرا حذف کند. اما این همینطور یک حقیقت دیگر را نشان می دهد: اوضاع می تواند متفاوت باشد. زمانی متفاوت بوده است.به طور خلاصه، ناگهان آنها به یک دستیار نوشتاری دسترسی داشتند که نه می خوابید، نه پول می گرفت و نه هیچ وقت نه می گفت. از مشاغل مزخرف تا مدارک مزخرف دیوید گریبر، انسان شناس، در مورد ظهور مشاغل مزخرف نوشته است که کارهایی هستند که نه بر اساس لزوم یا معنا، بلکه بر اساس اینرسی نهادی پشتیبانی می شوند. ۶ سال طول کشید با مدرک روانشناسی دانش آموخته شوم و این ۶ سال از با ارزش ترین و جستجوگرانه ترین سال های زندگی من بود. منبع: گروه هوش مصنوعی 1404/09/13 12:58:23 5.0 / 5 8 تگها: آزمایش , آموزش , اپراتورها , اپل مطلب را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط تیم کوک معاون بخش هوش مصنوعی اپل را کنار گذاشت نخستین هوش مصنوعی مخصوص خودرو های خودران بازی خطرناک با کلمات هوش مصنوعی نویسنده نصف محتوای اینترنت نظرات بینندگان در مورد این مطلب لطفا شما هم در مورد این مطلب نظر دهید = ۵ بعلاوه ۵ نظر دادن