کشف یک فاکتور خطر ژنتیکی که عامل بروز اختلال دو قطبی است

کشف یک فاکتور خطر ژنتیکی که عامل بروز اختلال دو قطبی است

به گزارش گروه هوش مصنوعی پژوهشگران آمریکایی، یک فاکتور خطر ژنتیکی را کشف کرده اند که می تواند به بروز اختلال دوقطبی منجر شود.


به گزارش گروه هوش مصنوعی به نقل از ایسنا و به نقل از نوروساینس نیوز، درمان اصلی اختلال دوقطبی، "لیتیوم"(lithium) است که نیم قرن پیش تایید شد؛ اما لیتیوم به همه بیماران کمک نمی کند و عوارض جانبی قابل توجهی دارد. پیشرفت اندکی در یافتن درمان های بهتر صورت گرفته که تا اندازه ای به این علت است که دانشمندان به صورت کامل نمی دانند این بیماری چگونه به وجود می آید یا لیتیوم دقیقا چگونه نشانه های آنرا بهبود می بخشد.
یک پژوهش ژنتیکی شامل هزاران نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بینش جدیدی را در مورد زمینه های مولکولی این بیماری نشان داده است. دانشمندان "مرکز پژوهش روانپزشکی استنلی" (Stanley Center for Psychiatric Research) در "مؤسسه برود"(Broad Institute) آمریکا در این پژوهش، ژنی معروف به "AKAP11" را بعنوان یک فاکتور خطر قوی برای اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی معرفی کرده اند.
یافته های این پژوهش امکان دارد سرنخ هایی را در مورد این مورد عرضه کنند که لیتیوم هنگام تعامل پروتئین "AKAP-11" با یک مسیر مولکولی اصلاح شده به وسیله این دارو، چگونه کار می کند. باآنکه خیلی از انواع رایج ژنتیکی از اثرات کوچک کشف شده اند، اما AKAP11 اولین ژنی است که تاثیر زیادی بر خطر مبتلا شدن به اختلال دوقطبی دارد.
این نتیجه، امکان بررسی های جدیدی را در "مؤسسه برود" برای مطالعه بیشتر این اختلال در سلول ها و حیوانات، با تمرکز بر مکانیسم های مولکولی فراهم نموده است که به نوبه خود می تواند به شناسایی نشانگرهای زیستی برای سازگاری بیماران با درمان ها و توسعه درمان های جدید کمک نماید.
"استیون هایمن"(Steven Hyman)، از پژوهشگران این پروژه اظهار داشت: این پژوهش، هیجان انگیز است؛ چونکه این اولین دفعه است که ما ژنی با جهش های گسترده برای اختلال دوقطبی داریم.

پژوهش بزرگ، اثر بزرگ
اختلال دوقطبی، یک اختلال خلقی شدید و ارثی است که حدودا یک درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد و اغلب در اوایل بزرگسالی شروع می شود. درک بهتر ریشه های بیولوژیکی این بیماری می تواند به عرضه درمان های مؤثرتری کمک نماید که کیفیت زندگی را بهبود می بخشند.
این گروه پژوهشی به همراه همکاران خود در سرتاسر جهان، به شناسایی تفاوت های نادری در توالی DNA پرداختند که پروتئین ها را تغییر می دهند. هدف آنها کشف تفاوت هایی بود که اثر قابل توجهی بر میزان خطر بیماری دارند. باآنکه جهش های نادر فقط امکان دارد در تعداد کمی از بیماران رخ دهند؛ اما اثر قوی آنها بر خطر مبتلا شدن به بیماری بدین معناست که آنها می توانند مکانیسم های بیولوژیکی دخیل در بیماری را نشان دهند.
شاید این بینش ها روزی به عرضه روش های جدیدی برای درمان اختلال دوقطبی کمک کنند و نشانه های بیماری را در خیلی از افراد حتی افراد مبتلا به جهش های نادر بهبود ببخشند.
پژوهشگران کار خویش را با مقایسه "اگزوم"(Exome) یا بخش کدکننده پروتئین ژنوم حدودا ۱۴ هزار شخص مبتلا به اختلال دوقطبی و ۱۴ هزار شخص سالم شروع کردند. افراد مبتلا به این عارضه، بیشتر حامل انواع ژن هایی هستند که به شکل گیری پروتئین های ناکارآمد و کوتاه شده غیرطبیعی منجر می شوند. بعضی از این گونه ها در ژن هایی وجود داشتند که پیش تر در رابطه با خطر مبتلا شدن به اسکیزوفرنی شناخته شده بودند.
سپس پژوهشگران، نتایج یک تحقیق در مقیاس بزرگ را بررسی کردند. آنها توالی اگزوم ۲۴ هزار شخص مبتلا به اسکیزوفرنی را که در این پژوهش شرکت داشتند، با نمونه های در ارتباط با ۱۴ هزار شخص مبتلا به اختلال دوقطبی ترکیب کردند و توالی ژنومی آنها را مقایسه کردند.
این تجزیه و تحلیل، جهش های نادر کوتاه کننده پروتئین را در ژن AKAP11 نشان داد که خطر مبتلا شدن به بیماری را چندین برابر می افزایند و آنرا به قوی ترین عامل خطر ژنتیکی کشف شده برای اختلال دوقطبی تا به امروز تبدیل می سازند.
"بنجامین نیل"(Benjamin Neale)، از پژوهشگران این پروژه اظهار داشت: انواع AKAP11 در کل جمعیت به خطر نمی افتند اما ارزش واقعی آنها چیزی است که در مورد ریشه های بیماری فاش می کنند و بنابراین است که ما روی آنها تمرکز کرده ایم.
محصول پروتئینی AKAP11 با پروتئین دیگری به نام "GSK3B" در تعامل قرار می گیرد که هدف مولکولی لیتیوم است. بنابراین، این کشف می تواند سرنخ های جالبی را در مورد اثرات لیتیوم در بدن عرضه نماید که عملکرد لیتیوم را روشن می کند و سایر اهداف درمانی را عرضه می دهد.

انواع جدید، مدلهای جدید
پژوهشگران مرکز استنلی جهت بررسی اثرات مولکولی و رفتاری انواع ژن AKAP11 که در این پژوهش کشف شد، حالا درحال ایجاد مدلهای سلولی و حیوانی هستند که شکل تغییریافته ای از این ژن را دارند.
انواع کوتاه کننده به صورت موثر یک نسخه از ژن را در ژنوم غیرفعال می کنند و پروتئین AKAP-11 را به نصف کم می کنند. مدلهای حامل گونه های ژنتیکی از این دست و تغییرات پروتئینی که آنها تولید می کنند، در آزمایشگاه راحتتر از سایر مدلها ایجاد می شوند که در بخش های غیر کدکننده ژنوم رخ می دهند و اثرات نامشخصی بر عملکرد پروتئین دارند.
دانشمندان برای اولین بار می توانند از مدلهای پژوهشی استفاده کنند که دارای همان گونه هایی هستند که خطر را به وضوح در انسان می افزایند.
همچنین، دانشمندان درحال بررسی این مورد هستند که آیا AKAP-11 یا یکی از شرکای مولکولی آن می توانند بعنوان نشانگر زیستی برای این بیماری عمل کنند و اطمینان دهند که آزمایش های بالینی آینده شامل بیمارانی است که به احتمال زیاد از یک درمان خاص سود می برند یا خیر.
هدف این گروه پژوهشی و همکارانشان این است که تعداد بیشتری از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی را مورد بررسی قرار دهند و عامل های خطر ژنتیکی بیشتری را کشف کنند.
هایمن اظهار داشت: ما در حالت ایده آل می خواهیم انواع خطر را در کل ژنوم پیدا نماییم که بهترین شانس عرضه درمان را برای ما فراهم می کنند. این اولین مورد از این پژوهش است و ما امیدواریم که عوامل ژنتیکی بیشتری را پیدا نماییم. بررسی توالی اگزوم، زمان زیادی می برد اما بسیار هیجان انگیز است.
این پژوهش، در مجله "Nature Genetics" به چاپ رسید.




منبع:

1401/01/21
11:36:44
5.0 / 5
762
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۱
گروه هوش مصنوعی
iagrp.ir - مالکیت معنوی سایت گروه هوش مصنوعی متعلق به مالکین آن می باشد